مانورهای تبلیغاتی و بازیهای روانی هر چند در فوتبال امری پذیرفته شده و مرسوم است، اما هنگامی که برای بازی دادن افکار عمومی، آنهم در پس ماجرایی که به نابینا شدن یک انسان منجر شده است به کار برده میشود، دیگر نه امری معمول، که عملکردی تأسف برانگیز با رنگ و بویی مشمئز کننده است.
این روزها برای محمد احمدی، سرباز نابینا و خانوادهاش به اندازه کافی تیره و تار است و مشاهده بازیهای تبلیغاتی بر سر چشمان از دست رفته تنها پسرشان، تحمل روزگار را سختتر هم میکند. آنجا که پدر این سرباز در پاسخ به ادعاهای مدیر عامل باشگاه سپاهان، مبنی بر حضور بر بالین محمد و کمک 10 میلیونی به وی، با بهت میگوید: «آقای ساکت را فقط یک بار در تلویزیون دیدهام و تا امروز هم پولی به حساب ما نریختهاند».
مدیر عامل باشگاه سپاهان در برابر دوربین تلویزیون و در مصاحبه با خبرگزاریهایی با گستره مخاطبان وسیع، بازی عجیبی را کلید میزند و میگوید: «اینکه بخواهیم در حضور دوربینهای تلویزیونی به این سرباز کمک کنیم را سیستمی نامطلوب می دانیم» و به فاصله کوتاهی و در همان مصاحبه! خود از کمک 10 میلیونی باشگاه سپاهان به سرباز احمدی سخن میگوید! کمکی که البته به گفته پدر این سرباز وجود خارجی ندارد.
ساکت میگوید: «حضور در کنار بستر سرباز برای کمک مالی به وی را سیستمی نامطلوب میدانیم» و پدر سرباز مصدوم میگوید: «چند وقت پیش آقایی از طرف باشگاه سپاهان آمده بود و یک میلیون آورده بود و از من میخواست پای ورقهای را که میگفت رسید آن پول است امضاء کنم ولی من نه یک میلیون را قبول کردم و نه پای برگهای را امضاء کردم!»
* * *
آری! بازیهای تبلیغاتی و روانی هر چند در فوتبال امری پذیرفته شده و مرسوم است، اما هنگامی که برای بازی دادن افکار عمومی و جدالهایی عجیب و بیحاصل، آنهم در پس ماجرایی که به نابینا شدن یک انسان منجر شده است به کار برده میشود، دیگر نه امری مرسوم، که عملکردی تأسف برانگیز با رنگ و بویی مشمئز کننده است.